یه دل نه صد دل عاشقم!!!

تو دیوونه رفتی...بی بهونه...هنوز رفتنتو باور ندارم!

من بی تو هیچم تو باورم نکن

خیسم ز گریه تنها ترم نکن!!!

 

خدایا...

امشب خیلی خستم...

فردا بیدارم نکن!!!

نوشته شده در چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 20:22 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

هرگاه از خواب بیدار میشوم

تنم بوی عطر تورا میدهد

نکند ان دورها...

نیمه شبها مرا در اغوش میکشی...؟!

نوشته شده در سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 20:11 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

بغض هایت را برای خودت نگه دار...!

گاهی سبک نشوی

                          سنگین تری.......

نوشته شده در دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 19:48 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

من که باز دارم تو خاطرات میسوزم

یاد ظلم های گذشته سیاه کرده شب و روزم

دوست دارم یادت تو سینه واسه همیشه بمیره

تو شکست سخت عشقم دلم عبرتی بگیره

تا بفهمه توی دنیا خیلی از عشقا فریبه!

بدون تو هیچکی تو دنیا قدر تو برام

عزیز نیست

گفته بودم که نباشی میمیرم و این عجیب نیست

لحظه ها میگذرند اروم اما این همیشگی نیست

تو میری منم به یادت میمونم با چشمای خیس

...

حالا من تنها تنهام تنها تنهامو بی تو هیچم

توی شبهامو مینویسم بی تو میمیره دلم

تا ابد چشم به راتم تو چشام بغض و ماتم

تا همیشه من پا به پاتم بی تو داغونه دلم!

نوشته شده در یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 14:58 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

مرگ هم مثل توست...

عطر میزند

تنش را برهنه میکند

وبا همه میخوابد!

جز ان کس که به انتظار او نشسته...!

نه من باور ندارم دست تو دستت نذارم

نه باورم نمیشه بگی دوست ندارم...

نوشته شده در شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 20:18 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

زنگ میزنم ریجکت میکنی!

خدا را شکر...

حداقل میدانم انگشت شستت سالم است!

نوشته شده در پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 20:52 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

خیال میکردم خیالم از خیالت پاک شدنیست

اما خیالی بیش نبود...!

من خوبم!

اما...تو باور نکن!

نوشته شده در چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 9:48 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

اگه لایق عشقت نبودم

اگه خالی شد از تو وجودم

اگه پا روی عهدت گذاشتم

ولی دوستت که داشتم نداشتم؟!

بیا از سر خط باورم کن

من عاشقو عاشق ترم کن

نمیخوام قربونی خزون شم

تو با دست خودت پر پرم کن

منو ببخش اگه کم اوردم

اگه فریب دنیارو خوردم

منو ببخش اگه از رو غفلت

دلمو به سیاهیا سپردم

نذار بیشتر از این دلم بلرزه

نجاتم بده از این شکنجه

بیا پیرهن عشقو تنم کن

توی تاریکیا روشنم کن

منم و غرور تیکه پاره

منم و اسمون بی ستاره

حالا سهم من از تو سکوته

حالا عاشق تو روبروته

دیگه نمیخوام از تو جدا شم

دیگه نمیخوام اشفته باشم

اخه بی تو به لب رسیده جونم

دیگه قول میدم عاشق بمونم

اگه لایق عشقت نبودم

اگه خالی شد از تو وجودم

اگه پا روی عهدم گذاشتم

ولی دوستت که داشتم نداشتم؟!

اگه ادم خوبی نبودم

اگه یخ زده دستای کبودم

اگه ابروی عشقو بردم

ولی چوبشو خوردم نخوردم؟!

اگه بی هدفو بی فروغم

اگه زخمی دشنه دروغم

اگه دلمو از عشقت بریدم

ولی داغشو دیدم ندیدم؟!

نوشته شده در یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 19:19 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

دلم گرفته از این قفس

دیگه هوس ریشه عشقو سوزونده

معنی دیگه نداره عاشقی

ریشه عشقو خشکنده

زندگی شده یه وازه بی معنی

لعنت به دوست داشتنای دروغی

فقط خیانت این شده هدف نهایی

فردایی نیست به جز جدایی

باید فرار کرد از قفس!

شیشه هارا شکست

             نمیشه بی تفاوت نشست!

نوشته شده در شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 20:19 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

ارام ارام میبوسمت!

انقدر که طرح لبهایم

          روی تمام بدنت جا بماند!

بگذار بدانند اغوش تو تمام قلمروی من است!

نوشته شده در شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 19:52 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

شده با گفتن یه حرف

                       شده با یک نگاه سرد

                          پشیمونم کن از رفتن

                                              یه کاری کن برای من

                                                  واسه تقویم بی فردام

                   برای من که میدونی

                    بدون تو چقدر تنهام!

نوشته شده در جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 19:15 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

             غصه نخور

    کنار امده ام با نبودنت!

خیلی که دلم بگیرد!

        گریه میکنم...

دیشب یهو دلم کودتا کرد...

تورو میخواست!

اروم به دلم گفتم خفه شو...

دوره دموکراسی گذشته...میزنم لهت میکنم!

نوشته شده در سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 15:5 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

دلم یک سیلی محکم میخواهد

بزن!بزن...

بخاطر اشتباهات نکرده ام!

صورتم از سیلی سرخ شود   بهتر از ان است که

بدنم از سردی نگاهت کبود...!

چقدر سخت است لبریز از گفته باشی

ولی در هیچ سویت محرمی نباشد...!

نوشته شده در سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 14:51 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

دلم گرفته اسمون نمیتونم گریه کنم

شکنجه میشم از خودم نمیتونم شکوه کنم

انگاری کوه غصه ها رو سینه من اومده

اخ داره باورم میشه خنده به ما نیومده

 

 

دلم گرفته اسمون از خودتم خسته ترم

تو روزگار بی کسی یه عمریه دربه درم

دلم گرفته اسمون از خودتم خسته ترم

تو روزگار بی کسی یه عمریه دربه درم

 

 

حتی صدای نفسم میگه که توی قفسم

من واسه اتیش زدن یه کوله بار شب بسم

 

دلم گرفته اسمون یکم منو حوصله کن

نگو که از این روزگار یه خورده کمتر گله کن

 

 

منو به بازی میگیرن عقربه های ساعتم

برگه تقویم میکنه لحظه به لحظه لعنتم

 

اهای زمین یه لحظه تو نفس نزن

نچرخ تا اروم بگیره یه ادم شکسته تن...

 

نوشته شده در دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 19:53 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

خدا کنه بیایو واسه تو من بمیرم

از اون چشمای نازت دوباره جون بگیرم

خدا کنه بیایو نگی دوسم نداری

بگی پیشم میمونی سر به سرم نذاری

خدا کنه نری و دوباره بی وفا شی

عشقو ازم بگیری بخوای ازم جدا شی

خدا کنه که قلبت همیشه خوب بمونه

از غصه ها دور باشه شعر خوشی بخونه

خدا کنه که چشمات همیشه مهربون شه

اشک تو چشمات نبینم ابی اسمون شه

خدا کنه که اخر داغتو من نبینم

اگه قرار جداییه اون روز میخوام بمیرم!!!

 

نوشته شده در دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 19:29 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

هیچکی از رفتن من غصه نخورد

هیچکی با موندن من شاد نشد

وقتی رفتم کسی قلبش نگرفت

بغض هیچ ادمی فریاد نشد

وقتی رفتم کسی گریش نگرفت

اشکشو کسی نریخت پشت سرم

راستی که بی کسی درد بدیه

منم انگار همیشه تو سفرم

وقتی رفتم کسی غصش نگرفت

وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد

دل من میخواس تلافی بکنه

پس چشم هیچکسی عاشقم نکرد

وقتی رفتم نه که بارون نگرفت

هوا صاف و خیلی هم افتابی بود

چشمی با رفتن من خیره نموند

به درو به اسمون به پنجره...

نوشته شده در یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 20:25 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

خیانت سخته...تلخه...

دوست داشتم میدونی چرا؟

چون حس میکردم با تو عشق تو وجودم زنده شد

چون با وجود تو احساس میکردم دوباره زنده شدم

به حسی که شاید تو هیچوقت نفهمی یعنی چی؟

هرچی عشق و احساس داشتم به پات ریختم

توام تظاهر میکردی تا یه وقت کم نیاری

بخاطر همین هرروز بیشتر از امروز دلم

واست تنگ میشد

اونقدر لایق دونستمت که دو دستی قلبمو

تقدیمت کردم

نمیدونم چی بگم

بدترین خبر واسه ادما شاید این باشه که

بهشون خیانت شده

خیانت خیانت خیانت

متنفرم از این حرف و از این کار...

 

نوشته شده در شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 20:48 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

من یک سیلی به تو بدهکارم!!

من ان همه تمبر های دوست دارم را روی

گونه ات چسباندم!وقت رفتنت

باید مهر باطل شد رویشان میزدم...!

نوشته شده در شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 20:30 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

رابطه از اونجایی خراب میشه که

تو ناراحتش کنی و...یکی دیگه ارومش!

 

خدایا برایم خط و نشان دوزخت را نکش...

جهنم تر از نبودنش را

جایی سراغ ندارم...!

نوشته شده در جمعه 8 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 20:32 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

به دلم میگویم ان یوسفی هم که برگشت

به کنعانش...استثنا بود!!!

دچار مرگ عاطفی شده ام

متقاضی بود...اهدا میکنم...

زندگی ام را!!

نزدیک شدن به افکار دختری که روزها

مردانه با زندگی می جنگد

اما شبها

بالشش از هق هق های دخترانه خیس است...

اری...جسارت میخواهد!

نوشته شده در جمعه 8 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 10:33 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

تمام دلخوشی من این است:

یک نفر در زندگی من هست که نیست!!!

نوشته شده در پنج شنبه 7 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 22:57 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

لنگر عشق زدم بر دل طوفانی تو

تکیه گاهم شده است ساحل بارانی تو...!

شکسته های دلت را به بازار خدا ببر

خدا...خود بهای شکسته دلان است...!

نوشته شده در پنج شنبه 7 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 20:43 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

دیکتاتور یعنی

اغوش تو!

که یک تنه...همه مرا

تسلیم خودش کرد...!!

نوشته شده در پنج شنبه 7 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 20:30 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

هانی بیر یار وفادار که منی یار اولسون!!!

نوشته شده در یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 9:37 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

من سردم تو سردي دل نيمه جونه        ميسوزه ميسازه درب و داغونه

 

ميلرزه حتي با چيک چيک اشکام         مثه گنجشکي که زير بارونه

 

لبهامون لبخند عشق و کم داره            دلگيرن روزامون لحظه غم باره

 

دستاتو نذرم کن خيلي محتاجم                      پاييزم ميريزم روبه تاراجم

 

من ابرم تو بارون اين قصه خيسه            خورشيد و برگردون اينجا قديسه

 

اعجازه بارون و باور کن وقتي                  ميخواد احساس و از نو بنويسه

 

من ابرم تو بارون اين لحظه نابه              اين لحظه مخصوصه ماه و مهتابه

 

بيدارم يا اينکه ميبينم خوابه                  کي نيلوفر سهم قلب مردابه

 

اينجا قلب آدمها بي فانوسه                  روياشون رويا نيست عينه کابوسه

 

اينجا چشمامون تو گريه مي پوسه         من جايي ميخوام با تو  قده بوسه

 

ما دستامون با هم دنيا ميسازه              بي سقف و بي ديوارو بي دروازه

 

ما با هم هستيم و با هم ميميريم          بپر با من بپر وقته پروازه

نوشته شده در یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 9:29 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

برای تا ابد ماندن باید رفت

گاهی به قلب کسی

گاهی از قلب کسی...

در طلوع دوست داشتنه یه عشق

هیچوقت غروبی وجود نداره

پس زندگی کن بخاطر کسی که دوسش داری

اگه داری...!!!

نوشته شده در جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 9:38 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

خدایا حواست هست؟!

صدای هق هق گریه هایم می اید...

از گلویی که تو از رگش به من نزدیکتری!

تو یادت نیست ولی من خوب به خاطر دارم

برای داشتنت دلی را به دریا زدم

که از اب واهمه داشت...!!

نوشته شده در پنج شنبه 29 فروردين 1391برچسب:,ساعت 15:6 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

لباسم بوی اشنایی میده

اره بوی اشناییه

بوی عطر توست...نمیدونستم بخندم یا

گریه کنم

فقط بو کردم مثل دیوونه ها نه یه بار

نه دوبار

چشمام رو بستمو بو کردم

عطر تورو

خواستم خودمو تو اغوشت حس کنم

اینبار شدید تر از قبل بوییدمش

اتاقم تاریک بود چشمام رو باز کردم

خبری از اغوشت نبود

نه تو بودی نه اغوشت

راستی چند روزه رفتی؟چند روزه نیستی؟

یک روز؟یک هفته؟یک ماه؟یک سال؟

خیلی وقته نیستی

حتی صدات رو هم نشنیدم

راستی تن صدات چجوری بود

الان تو کجایی؟

اصلا دلتنگی؟بیقراری؟

دلت برا کی می تپه؟

سرت به کی و چی گرم بود که منو زود فراموش کردی؟

منو مفت فروختی مفت

با چه رویی میخوای برگردی پیشم؟

با کدوم دل بیام استقبالت؟

یادته چقدر دوست داشتم؟

یادته برات میمردم؟

کاش برگردی

میبخشمت

قول میدم...

فقط برگرد...

عجب شبیه امشب...داره میسوزه چشمام...

نوشته شده در دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:,ساعت 19:53 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

نفست باران است

دل من تشنه ی ابریدن ابر

دل بی چتر مرا مهمان کن!!!

اینجا جایی برای ارامش میخواهم!

جایی مثل اغوش تو...!

نوشته شده در دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:,ساعت 19:41 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |

 

تمام ناتمام من

نمیدونم چجور بگم

یه حس بد تو قلبمه

یه بغض صدساله دارم

منتظر شکستنه

این روزا دل داد میزنه

بی خودی فریاد میزنه

میخواد بگه خسته شده

گاهی به دریا میزنه

تموم ناتمومه من

اره دوست دارم تورو

نوشته شده در دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:,ساعت 19:35 توسط یه دیوونه که هنوز عاشقته...| |


Power By: LoxBlog.Com